میگن یه روز رضا شاه توی صحن شاه عبدالعظیم بوده که صدای فریاد جماعت رو میشنوه ، از همراهان علت روجویا میشه ، میگن یک کور مادرزادی بوده ، به صحن آقا دخیل بسته ، شفا پیدا کرده ، رضا شاه دستور میده شفا یافته رو بحضورش بیارن ،
از اون میپرسه ، شما کور مادر زاد بودی ؟
طرف میگه : بله قربان
رضا شاه میگه : یعنی الان شفا پیدا کردی و تازه چشمت بروی دنیا باز شده ؟
طرف میگه : بله قربان ، با اعتقادات قلبیم ...از آقا خواستم اون هم بهم شفا داد
رضا شاه میگه : اگه راست میگی بگو ببینم این شال دور کمر من چه رنگیه ؟
طرف هم نگاهی میکنه و میگه : سبز است قربان
رضا شاه میگه : 100 ضربه شلاق بهش بزنید پدر سوخته متقلب رو ....
وزیر رضا شاه با ترس میگه : قبله عالم این که رنگ رو درست گفت ؟؟؟ رضا شاه میگه : چون درست گفت تنبیه میشه ، آخه کور مادرزاد که تازه شفا یافته از کجا رنگ ها رو میشناسه که بدونه سیز چه رنگیه ؟؟؟؟
نظرات شما عزیزان:
.: Weblog Themes By Pichak :.